در طول (فاز) مرحله قبل از اجر: ا بخش حسابداري و امور مالي بايد مسوول کل پروژه IFRS باشد بنابراين، اولين گام اقدام عملياتي حسابرسان داخلي پرداختن به موضوع بررسي و طراحي پروژه IFRS براي اطمينان از مناسب بودن و قابل اجرا بودن آن (IFRS) در سازمان است که اين مهم بايد توسط حسابرسان داخلي آماده شود و روند انجام اين پروژه صورت پذيرد. حسابرسان داخلي بايد پروژه IFRS را از منظر اطمينان بخشي در زمينه اجراي آنچه که توسط آن تيم (اعم از حسابرسان داخلي، حسابرسان مستقل، مديران مالي و...) طراحي شده است به اندازه کافي مورد بررسي و دقتنظر کامل قرار دهند. همچنين حسابداران بايد مديريت موثر و کارآمد روشهايي را که شامل تضمين کنترلهاي مناسب از قبيل انجام تست آمادگي، بررسي طرح ارتباطات، آزمايش کفايت برنامه مديريت تغيير و بررسي بودجه مديريت براي گنجاندن هزينههاي لازم آغاز شده توسط پروژه گذر و حرکت به سمت IFRS را با يک بررسي قبل از اجراي کامل توسط حسابرسان داخلي انجام دهند. اين عمل به احتمال زياد باعث خواهد شد که اين پروژه (IFRS) شانس بالايي در به موفقيت رسيدن و پيادهسازي صحيح آن پروژه (IFRS) به انجام خواهد رسانيد.
در طول (فاز) مرحله گذار: حسابرسان داخلي بايد از نزديک با حسابرسان مستقل در سراسر پروژه IFRS همکاري و مشارکت کنند. اين روند اجرا ميتواند به شناسايي فرآيندها، سيستمها و کنترلهايي که تحتتاثير IFRS پس از شناسايي موارد بررسي شده کمک کند. حسابرسان داخلي بايد رويکردهاي مناسبي را براي بهروزرساني در مستندات دستهبندي کنند و از انجام اين فرآيند مطمئن شوند. علاوه بر اين بخشهاي آسيبديده و داراي عملکرد نامناسب در محيط جديد را براي اجراي IFRS، کنترل کنند. حسابرسان داخلي بايد تست و بررسي اين موارد را خود شخصا انجام دهند و کنترلهاي لازم را همراه با تضمين فرآيند نظارت بر قانون Sarbanes-Oxley اعمال کنند که اگر به درستي تبيين، تعيين و تنظيم شده باشد، قابليت اجرا و پيادهسازي خواهد داشت.
در طول (فاز)مرحله پس از پيادهسازي: پس از (فاز) مرحله پيادهسازي، حسابرسان داخلي بايد پيرامون فرآيند پيادهسازيIFRS که به تازگي ايجاد شده است، مواردي را تضمين کنند. به عبارتي حسابرس داخلي بايد صورتهاي مالي منطبق برIFRS را در مورد اينکه اين گزارشها در پاسخگويي به مديريت در ساختارهاي کنترل داخلي تجديد نظرشده به درستي کار ميکند، ضمانت دهد.همچنين حسابدار داخلي بايد گزارشهاي دقيق مالي از منظر مطابقت بازده و اعتبار اين گزارشها با آنچه در برنامهريزيها مدنظر بوده است، تضمين کند. حداقل با اين تضامين که شامل تست حوزههاي پرخطر است ميتوان با دقت، پيجويي، رسيدگيها و همچنين از بررسيهاي بيشتر مطمئن شوند.کنترلهاي خاص در مکانهاي پرخطر براي نظارت مستمر و براي جلوگيري از وقوع مواردي که به کنترلهاي داخلي آسيب ميرساند، از تغييرات قانوني IFRS است. استقرار و پيادهسازي IFRS بيشتر از يک تمرين براي بخش حسابداري است که بشود آن را با ديد يک برنامه تمريني براي بخشهاي مذکور نگريست.در واقع استقرار و پيادهسازي IFRS بر حوزههايي از قبيل کنترلهاي داخلي، فروش، تحقيق و توسعه و... بهصورت بسيار گسترده تاثير خواهد گذاشت. بهعنوان نتيجه، مديران حسابرسي ارشد (CAEs) مسووليتي را در دوره گذار به سمت استانداردهاي بينالمللي گزارشگري مالي(IFRS) دارند و اين مسووليت آنان بر تماميت آن سازمان تاثير خواهد داشت. مديران حسابرسي ارشد(CAEs) بايد فعالانه در به سرانجام رساندن پروژه گذار و حرکت به سمت IFRS با مديران امور مالي سازمان خود و همچنين با حسابرسان مستقل در آغاز فرآيند گذار همکاري نزديک داشته باشند. از آنجا که کميته حسابرسي ممکن است دانش محدودتري را درباره اجرا و پيادهسازي IFRS داشته باشد بايد آن اثراتي را که ميتواند موجب خدشهدار شدن اين مهم شود شناسايي و اثرات آن را برآورد کنند.